کودک نوپای مامان
دخترگلم دیگه دوسالگی رو آغاز کردی و تاتی تاتی میکردی این کفشی بود که مهربان اولین قدمای نازش رو باهاش برداشت هدیه زندایی جونش که از شمال براش فرستاده بود .خاله طاهره هم یه جفش کفش صندل سبز دخترونه جغجغه ای واست هدیه داده بودکلی باهاش شاد بودی .من و بابا هم ذوق زده رفتیم برات یه سرچرخه خریدیم و عصرای قشنگ بهار که فرصت میشد میرفتیم پارک بغل خونه .مهربان عاشق تاب و سرسره بود آخرش رفتیم و برات تاب خریدیم تا همیشه تو خونه داشته باشی .خیلی هم دوسش داشتی و همیشه بعدازکلی بازی و سواری خوردن تازه نوبت عروسکات میشدکه سوارشون میکردی .یادمه یه هاپو داشتی که زیاد سوا...
نویسنده :
مامان مهی
1:17